.

دلی پر و دستی خالی...

دوشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۴۴ ق.ظ
امسال هم کنج همان مسجد زانوهایم را بغل گرفتم.خیره شدم به تاریکی شب و رحمت سیالی که حس میکردم.امسال هم همان جا سرم را انداختم پایین، امسال هم یادم آمد هیچ وقت بنده "ات" نبوده ام. مثل همه ی وقت هایی که بعد از بسم الله و صلوات اول دعاهایم خواسته ام دستم را رها نکنی، مثل همه وقت هایی که خواسته ام به بنده هایت واگذارم نکنی،مثل همه ی روزهایی که گفته ام : "اللَّهُمَّ اجْعَلْ عَوَاقِبِ أُمُورِنَا خیرا . . . " بغض کردم. امسال هم کنج همان مسجد تمام بغضم را ریختم به پای روزی که علی(ع) تمام بغض هایش را برد برای چاه، و یعنی در این دنیا حتی یک نفر نبود...؟ شاید دلم را گذاشته ام لای صفحات تقویم فاطمیه...که هرکجا و هرچه میشود، به یاد غربت مادر(س) بغضم میشکند.. اگر طاقتش را داری با این ها جمله بساز، من که... : در ، دیوار، مزد رسالت، دست های بسته، دست های بسته... دست های بسته... خدایا بال هایم که هیچ، دست هایم هم بسته ست آن قدر گناه هایم زیاد شده است که دیگر جایی نمانده... زمینم زدند، همه ی طناب هایی که فکر میکردم برای نجات اند. فقط کاش این توبه ها بوی "بلند شدن" بدهند... ه م ی ن . . . .خدای این روزهای ماه...می شود به حرف فرشته هایت گوش ندهی؟می شود وقتی تمام  راه هایی که نباید می رفتم را برایت دانه دانه شمردند باور نکنی؟می شود هنوز سهمی از لبخند نورانی ات داشته باشم؟می شود امسال که تقدیرم را ورق می زنی،دغدغه های دلم را بکشانی سمت خودت؟؟...من این روزها شاهرگ بغضم را بریده اند انگارخیس اند تمام لحظه هایم.تو خوب می فهمی.پ.ن:سرش را پایین انداخت و با انگشت هایش ور رفت.گفت: چکار کردی؟؟چشم هایش که خیس شدانگار تمام شده بود...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۰۷
غـ ـزالــ

نظرات  (۶)

۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۸ یکی بود هنوزم هست...

در شـب قـدر دلـم با غـزلی هم دم شد

بیـن مـا فـاصله ـها واژه بـ ه واژه کـم شـد

بیـت ـهایم همـه قرآن روی سـر آوردند

چـارده مرتـبه ... آن گـاه دلـم مَــحرم شـد ...

--------

بـه دلم نسشت


+ دلـم گرفته

به دادِ دلـم برس!!

کـه دادرسی بهــتر از تــو سراغ ندارم ...!
پاسخ:
دادرس... الغوث...
۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۲ یِ خانومِ شاد!
با خط ب خط این نوشته ات میشه ساعت ها گریه کرد
چون حرفِ دلِ...
پاسخ:
خودم هم ساعت ها . . .
چقدر این روزها دلگیرن...
پاسخ:
هوم... خیلی . . . . .
۰۹ مرداد ۹۲ ، ۰۹:۴۴ زهرا امیری
سلام
شاهرگ احساسم را بریده اند انگار..

التماس دعا..
پاسخ:
سلام.. محتاج ترم من. چشم.
می گویند دعایش را اگر هم برآورده نکنند، برایش برکتی می فرستند.
مثلاً...
مثلاً می گویند اشک چشمش را زیاد کنید.
پاسخ:
...
۱۹ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۷ آفـتابـــــــ گـردان
بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام



قبول باشه
پاسخ:
سلام ممنون قبول حق باشه انشالله