.

چرا حمایت از کار و سرمایه ملی؟

شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۷ ب.ظ
نویسنده و تحلیل گر یادداشت زیر را نمیشناسم.:دامپینگ چیست؟!یک فروشگاه زنجیره ای را تجسم کنید. بسیار بزرگ. بسیار شیک. وارد محله ای می شود. محله ای با مردمانی از طبقه متوسط. نبش اصلی ترین چهار راه محله، زمینی به وسعت 10 هزار مترمربع را می خرد. آن را در هفت طبقه می سازد. با پله برقی، آینه ها و لامپ های زیبا.خوشحالید نه؟  فروشگاه شروع به کار می کند. تعداد زیادی از اهالی محل را هم استخدام می کند. ولی فقط چند ساعت در هفته. مثلا روزی یکی دو ساعت. چه خاصیتی دارد؟ روشن است که وقتی خانم خانه دو ساعت در فروشگاهی که با آن همه زلم زیمبو و رعایت قواعد مارکتینگ چیده شده کار می کند، خرید روزانه اش را هم از همانجا انجام خواهد داد. بخصوص که قیمت ها هم پائین تر از عباس آقای میوه فروش و حسین آقای پارچه فروش است. حتی پائین تر از قیمت تمام شده! به این می گویند دامپینگ! جالب اینکه خانم عباس آقا هم میوه اش را تازه از همان فروشگاه می خرد. چرا؟ چون عباس آقا سالها هرچه میوه بد داشته که کسی نخریده بوده به منزل آورده. الان خانم عباس آقا خودش دارد کار می کند. با حقوق خودش حسرت  سالیان را از دلش در می آورد. چند ماهی گذشته. کار و بار عباس آقا و حسین آقا خراب است. درآمدشان اجاره مغازه شان را هم در نمی آورد. شاگرد مغازه اخراج می شود و می رود در فروشگاه زنجیره ای استخدام می شود. هفته ای 10 ساعت. ولی حقوق ساعتی اش بالاست. این حقوق ساعتی آنچنان توقع او را بالا برده که جای دیگری نمی تواند کار پیدا کند. دو سال گذشته. عباس آقا در شرف ورشکستگی است. آخرین مقاومت ها را کنار می گذارد و مغازه را تعطیل می کند. او نیز به فروشگاه زنجیره ای می رود و زیر دست شاگرد سابقش که حالا یکی از انباردارهای فروشگاه است استخدام می شود. همسرش اما اخراج شده است. چون انتظار داشته بعد از دو سال حقوقش یا دست کم ساعت کارش اضافه شود. چهار سال گذشته است. صاحب مغازه عباس آقا دو سال است اجاره ای نگرفته است. از وقتی عباس آقا مغازه اش را خالی کرده یکی دو مستاجر عوض کرده که هیچکدام بیش از یکی دو ماه دوام نیاورده اند. کاسبی نیست. مغازه ها را به قیمت ارزانی می فروشد به یک بساز و بفروش. سال پنجم دیگر محله مردمانی از طبقه متوسط ندارد. حسین آقا و شاگردش هر دو کارگر ساختمانی هستند. قیمت های فروشگاه زنجیره ای بالاست. سود هشتصد درصدی روی قیمت تمام شده کالا عادی است. فروشگاه حقوق ساعتی را کم کرده. تعداد بیشتری را با ساعت های کمتر استخدام کرده است. سال هفتم. فروشگاه محله را به خاک سیاه نشانده. کسی دیگر در آن محله پس اندازی ندارد. فروشگاه کالاهایش را به سایر شعبه ها انتقال می دهد. این شعبه تعطیل است. مردم فقیر منطقه قدرت خرید از چنین فروشگاه باکلاسی را ندارند! از خودتان بپرسید چرا اروپا غول های آمریکایی مثل والمارت را محدود کرده؟ جالب اینکه به دلیل همین محدودیت متهم به کمونیست بودن و مخالفت با تجارت آزاد هم می شود. نه دوست عزیز. هرکه ارزان می فروشد برای رضای خدا ارزان نمی فروشد! اگر چین سیب و پرتقالش را با ضرر وارد کشورتان می کند و ارزانتر از باغدار شما می فروشد برای این است که می خواهد باغدار باغش را نابود کند و ویلا بسازد. اگر چین پیراهن مردانه را در تهران می فروشد 5000 تومن و شما برای دوختن همان پیراهن باید 10 هزار تومن مزد بدهی، فقط به دلیل ارزانی نیروی کار چینی نیست! بلکه دارد دامپینگ می کند! قضیه خیلی ساده است.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۹
غـ ـزالــ

نظرات  (۷)

از وقتی که آقا گفتن کالای ایرانی سعی دارم این کارو بکنم
ولی واقعا پیدا کردنش سخته
ان شاءالله یه روزی هممون از تولید داخل حمایت کنیم
یا
پاسخ:
سخت نیست... موقع انتخاب...فقط باید از خیلی چیزا بگذری...
یاحق
آقا بزارید زندگی مون رو بکنیم.
شمام می تونستید قبلا یه دونه مثل اونا میزدین تا اونا نیان.
بده که اومدن و اینجا رو شیک کردن.
کم کاری و تنبلی خودتون و شکست تون رو می ندازید گردن دیگران.
توهم توطئه!
:))
پاسخ:
منکر تنبلی این طرف نمیشم. ولی میگم که ؛ مردم ژاپن به مدت 10سال قرار گذاشتن برای دراومدن از اون وضعیت حتی به قیمت کیفیت پایین تر، فقط محصول خودشونو بخرن...ده سال.. همزمان کنارش کیفیت محصولات هم بالا رفت و...
ممنون. استفاده کردم.
پاسخ:
خداروشکر خواهش میشود :)
:*
پاسخ:
:**
گاهی خوب نظرای منو که افعال معکوس داره تشخیص می دید.
گاهی مث اینکه نه.
اهمیتی نداره.
نظرامو میگم.
پاسخ:
کامنت های شما همه جوره ارزشمند اند...
برام گفتیش... :)
پاسخ:
:**