من آن تو ام مرا به من باز مده...
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۳ ب.ظ
این منصفانه نیست ...
باور کن این انصاف نیست که شهری که در آن نفس میکشی، خالی از حرم تو باشد. ...
به خدا این ته بی انصافی ست که امتداد آسمان اینجا را نتوانی بگیری و آن قدر بروی تا به سقف ابری حرم برسی...
حال و هوای حرم تو؛ همیشه ابری بوده نه؟...
آدم باید وقت های دلگرفتگی؛ وقت هایی که چشم هایش دارد خیس میشود و بغض هایش خنده هایش را بلندتر میکند، بیاید و خود بی حوصله ی پریشانش را بگذارد توی حرمت و بلند شود برود...
این حق آدم است....حق همه ی آدم هایی که دست کم یک بار آرامش محض را کنج صحن جمهوری بهشان چشانده ای....
حق همه ی آدم هایی که در کل زندگی شان جز حرم تو؛ هیچ جای دیگری آرام نگرفته اند....
آخ.....آقای غریب خراسان.....
فقط دلخوشم به نگاه های تو .....
۹۵/۰۴/۲۸
چند روزی ست دلم ، میل زیارت دارد
باز حس میکنم این قلب، حرارت دارد ...