من بی تو در هم ام...تو بی ما چگونه ای؟
چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۴۷ ق.ظ
حال دلم خوب نیست...وضعیت اش اورژانسی است شاید...دعایش می کنید؟دوست دارم مال خودم هم نباشد، چه رسد به اینکه...پر از حرفم...اما...خودکار را که میگیرم دستم، انگار سالهاست همه ی حرف هایم را زده ام و فقط جوهر خشک نشده ی بعضی های شان مانده در گلویم...دنبال کاغذی لابه لای کتاب های قدیمی کتابخانه ام را میگشتم رسیدم به سررسیدی که...روزی جای حرف هایم بود به جای این وبلاگ...چقدر صدای شرق شرق خیس کاغذ هایش دلم را لرزاند...باید برگردم...به خودم...به همان حرف های خیس کاغذی......پی نوشت:دیوانه قصد دارد اسم مستعار خود را عوض کند! از تمامی خوانندگان عزیز تفاضا دارم پیشنهاد های خود را در همین پست اعلام فرمایند!به بهترین پیشنهاد هدیه ای به رسم یادبود تقدیم خواهد شد! دل نوشت:فکر می کنم کلام معصوم باشد،شقی ترین آدم ها کسی است که در ماه رمضان بخشیده نشود...- شقی می دانی یعنی چی؟یعنی مثل ابن ملجم...دعا کنیم برای همدیگر...شاید دعای من در آسمان گیر دعای تو مانده باشد...
۹۱/۰۵/۲۵