فرق آفتاب...صراط مستقیم...
سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۴۳ ب.ظ
این روزها بوی تلخ یتیمی می دهند...امشب...فرق آسمان می شکافد...فزت برب الکعبه...کاش امشب...دعا کند بچه هایش را...
پدر...بچه های بدش را هم دعا می کند...
خدا کند...گاهی...هرچقدر هم حواس دلت را پرت کنی، فایده ندارد...هرچقدر سر دلت را گرم کنی...فایده ندارد...باز هم...دلم...یادش نمی رود پارسال همین حوالی مهمان حرم امام رئوف شده بود...یادش نمی رود تقدیر امسالش روی سنگ فرش های صبور و سفید حرم رقم خورده بود...زیر سایه ی خورشید هشتم...یاد پارسال که می افتم...دلم...دلم...خدایا...دغدغه های امسال دلم را...می سپارم به خودت...هوای دلم را داشته باش...ته نوشت:همسایه ها...برای هم دعا کنیم امشب ...
۹۱/۰۵/۱۷
هر اذانی که می وزد
پنجره ها باز می شوند
یاد تو کوران می کند ...
هر اسم تو را که صدا می زنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود ...
کاش من همه بودم
کاش من همه بودم
با همه دهان ها تو را صدا می زدم ...
محمد صالح اعلا