حق بیمه
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ
ترم های اول درسی داشتیم با عنوان "طبابت مبتنی بر شواهد".
استادی هم که داشت در نوع خودش دیوانه ی کم نظیری بود.
آن جا بود که برای اولین بار بحث کردیم که این همه اقدام تشخیصی اعم از آزمایش های سرولوژی؛گرافی های رادیولوژی و MRI و CT اسکن و... چقدر ضروری و چقدرش غیرضروری ست؟!
***
حالا نمیدانم چی شد که الان؛ نصفه شب وسط پرت کردن حواسم از کسی با جزوه فارماکولوژی عفونی، یاد این ها افتادم...
به دنبال مقدار زیادی از تشخیص های احتمالی پزشک ها؛ هرماه بیمه های درمانی مبلغ قابل توجهی جهت هزینه های اضافه و غیرضروری متقبل می شوند. و کشور سالانه مبلغ بالایی را جهت راه حل های کمکی تشخیصی پرداخت میکند.
این وسط اگر پزشکی اشتباه کرد؛ مدیون 80 میلیون نفر میشود...چه حق الناس بزرگی ست...
پ.ن : به شخصه با گوش دادن به حرف مریض که بگه اینو برام بنویس و اونو ننویس مخالفم.به این دلیل که ؛ اگر خودش میتونست تشخیص بده پس دکتر نمیومد.و این وظیفه ی پزشکه که قانعش کنه درمانت راه دیگه ای داره...و این جا اگر پزشک دستور درمانی غیرلازمی رو مطابق نظر مریض بنویسه که بار هزینه ای اون بر عهده دولت باشه؛ مسئوله دربرابر حق پایمال شده 79میلیون و 999هزارنفر!
مسئله مهم تر نادانی مریض هست.اینکه پزشک از عوارض آگاه هست و مریض نیست...اینکه پزشک با هر درجه و مرتبه ای حداقل حداقل 7سال درس خونده. پس وظیفه ی پزشکه که به هر نحوی که بلده مریض رو نسبت به درمانش قانع کنه...قانع نشد هم شرف داشته باشه از روند درمان مریض انصراف بده. نه که هزارویک آزمایش تشخیصی و داروهای همیشگی مصرفی بیمار رو تجویز کنه که مریض از نحوه کارکردش راضی باشه.(مثال بارزش درخواست آمپول دگزامتازون برای یه سرماخوردگی ساده ست)ته همش اینکه : هزینه درمان غیرضروری بیمار رو نباید بیمه متحمل بشه.
نهایتا درصورت قانع نشدن بیمار این نسخه باید آزاد نوشته بشه...
به همین نکته های کوچیک اگر تو نظام سلامت کشور توجه میشد؛ از این بودجه استفاده های بهتری هم میشد کرد...
اگه حوصله داشتم یک روز مفصل تر و منسجم تر و قابل استنادتر درموردش خواهم نوشت...
ته نوشت:پست قبل و در آینده پست هایی با این عنوان فقط جهت روزمرگی های دپرس گونه ی عقیق نوشته می شوند و هیچ ارزش بالینی و غیربالینی دیگری ندارند. رمزشونو کسی نخواهد داشت.( از احترام تون به حریم شخصی م ممنونم)
استادی هم که داشت در نوع خودش دیوانه ی کم نظیری بود.
آن جا بود که برای اولین بار بحث کردیم که این همه اقدام تشخیصی اعم از آزمایش های سرولوژی؛گرافی های رادیولوژی و MRI و CT اسکن و... چقدر ضروری و چقدرش غیرضروری ست؟!
***
حالا نمیدانم چی شد که الان؛ نصفه شب وسط پرت کردن حواسم از کسی با جزوه فارماکولوژی عفونی، یاد این ها افتادم...
به دنبال مقدار زیادی از تشخیص های احتمالی پزشک ها؛ هرماه بیمه های درمانی مبلغ قابل توجهی جهت هزینه های اضافه و غیرضروری متقبل می شوند. و کشور سالانه مبلغ بالایی را جهت راه حل های کمکی تشخیصی پرداخت میکند.
این وسط اگر پزشکی اشتباه کرد؛ مدیون 80 میلیون نفر میشود...چه حق الناس بزرگی ست...
پ.ن : به شخصه با گوش دادن به حرف مریض که بگه اینو برام بنویس و اونو ننویس مخالفم.به این دلیل که ؛ اگر خودش میتونست تشخیص بده پس دکتر نمیومد.و این وظیفه ی پزشکه که قانعش کنه درمانت راه دیگه ای داره...و این جا اگر پزشک دستور درمانی غیرلازمی رو مطابق نظر مریض بنویسه که بار هزینه ای اون بر عهده دولت باشه؛ مسئوله دربرابر حق پایمال شده 79میلیون و 999هزارنفر!
مسئله مهم تر نادانی مریض هست.اینکه پزشک از عوارض آگاه هست و مریض نیست...اینکه پزشک با هر درجه و مرتبه ای حداقل حداقل 7سال درس خونده. پس وظیفه ی پزشکه که به هر نحوی که بلده مریض رو نسبت به درمانش قانع کنه...قانع نشد هم شرف داشته باشه از روند درمان مریض انصراف بده. نه که هزارویک آزمایش تشخیصی و داروهای همیشگی مصرفی بیمار رو تجویز کنه که مریض از نحوه کارکردش راضی باشه.(مثال بارزش درخواست آمپول دگزامتازون برای یه سرماخوردگی ساده ست)ته همش اینکه : هزینه درمان غیرضروری بیمار رو نباید بیمه متحمل بشه.
نهایتا درصورت قانع نشدن بیمار این نسخه باید آزاد نوشته بشه...
به همین نکته های کوچیک اگر تو نظام سلامت کشور توجه میشد؛ از این بودجه استفاده های بهتری هم میشد کرد...
اگه حوصله داشتم یک روز مفصل تر و منسجم تر و قابل استنادتر درموردش خواهم نوشت...
ته نوشت:پست قبل و در آینده پست هایی با این عنوان فقط جهت روزمرگی های دپرس گونه ی عقیق نوشته می شوند و هیچ ارزش بالینی و غیربالینی دیگری ندارند. رمزشونو کسی نخواهد داشت.( از احترام تون به حریم شخصی م ممنونم)
۹۵/۰۴/۱۰
مگه من ِ مریض به دکتر میگم برام چی بنویس ؟ فوق فوقش اونایی که از آمپول می ترسن بگن آمپول ننویس !
خود دکتره که می نویسه .
این همه سال دارم زندگی می کنم یه دونه از اون دکتر با شرف هایی که گفتی - محض رضای خدا - ندیدم برای همینم هست که نمیشه به اون 7 سال درسی که خوندن اعتماد کرد .
( من انقدررررررر از دست این دکتر ها کشیدم که ....... خود خانواده ی ما رو تا مرز نابودی بردن ! یکی از قشر دکترا خوشم نمیاد یکی هم قشر وکلا ! )
من نمیدونم بیمه تا کجا ها متقبل میشه . اگر یادت باشه قبلا بهت گفته بودم دکتر نمیرم . هر وقتم مریض شدم طب سنتی رو ترجیح دادم ! چون هیییییچ اعتمادی به این جماعت ندارم ! مگر اینکه یه نفر شون رو امتحان کرده باشیم و خوب از آب دراومده باشه . اون وقت اگر سحوا اشتباهی هم رخ داد بخشودنیه !
اما اگر بخوای این طور بگی باید بگیم که یه کمیته ای باید باشه که در هر بیمارستان شعبه داشته باشه و اون تشخیص بده که این درمانی که دکتر گفته ضرور بوده یا غیر ضرور . اگر غیر ضرور بود خود دکتر دندش نرم باس پرداخت کنه .
نه که مریض بده !
مای مریض که اصلا نباس پولی پرداخت کنیم . واسه آموزشم میگن هزینه ای نباس پرداخت کنیم .
اما...
واااااای چه قدرررررر دروووووووغ !
پ.ن:
چه قدررر به هم ریختم. اصلا نمی تونی الآن تصور کنی که چه قدر تند دارم تایپ میکنم !