بی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست...
دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ
خوابگاه که بودم ، هم اتاقی آرام و مهربانم یک تقویم کوچک داشت که آخر هرروز را با یک کلمه توصیف میکرد و می نوشت...هر روز می شد یک کلمه و تمام می شد ...اگر مثل او بودم ؛ امشب را می نوشتم "بی قراری" ...ه م ی ن .پ.ن: از صبح تاحالا 4-5 تا پست اینستاگرام گذاشتم...هی مینویسم.هی پاک میکنم...هی...خیس نوشت:خدایا...یه وقتایی به من نزدیک تر شو ...دارم حس میکنم از دست میرم.....
۹۴/۱۲/۱۷