.

تو به من فرصت پرواز مجدد دادی؟!

جمعه, ۲۱ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۰۱ ب.ظ
هر کس در زندگی اش حصارها و دیوارهایی برای خودش ساخته است... حصارهای من هم، گاهی بزرگ و کوچک می شوند. همین حصارها اند که باعث می شوند خیلی حرف ها را نزنی،خیلی کارها را نکنی، وقتی اولین تجربه ی مهم ترین های زندگی ات تلخ باشند، شاید دیگر جرئت شروع دوباره را به دلت ندهی... شاید جراتش هم باشد، ولی انگیزه اش نیست.حوصله و تاب تحملش نیست. حتی اگر دوباره شروع کنی هم، هیجان و ذوق اولیه را نداری و کوله بار تجربه ی اولت هم شاید به جای کمک فقط سنگینی کند روی دوشت.محتاط تر ت می کند و امکان اشتباه دوباره را پایین می آورد. من هم... چقدر خوب می فهمم در جا زدن هایم را...دست و پا زدن های الکی را. خیلی وقت است "رشد" نکرده ام. در کتاب هایم غرق نشده ام.نخوانده ام.درست ننوشته ام.خوب ندیده ام. بیش تر از یک سال است.و این برای من یعنی فاجعه. درجا زدن یعنی مرده ی متحرک بودن. من با روح مرده ام چه کنم؟؟ جراحت ها...هیچوقت جبران نمی شوند.هیچ وقت. اما بزرگ ات می کنند.دلم دارد بزرگ می شود.درد دارد.ولی می ارزد. احساس می کنم آن قدر درگیر دلم شده ام که خیلی چیزهای دیگر را یادم رفته است. من اعتراف می کنم آن قدر که برای دلم وقت گذاشتم برای روحم و خودم وقت نگذاشتم. ... گفتنش چه فایده ای دارد؟ *** وقتی با آدم هایی زندگی می کنی که بازی شان خوب نیست، مجبوری در حد خودشان بازی کنی. و چند وقت بعد وقتی جلوی کسی قرار می گیری که بازی اش بهتر از توست، قطعا دیگر قدرت قبلی بازی ات را نداری و چقدر زمان می برد دوباره به دست آوردنش. *** دلیل اش هر چه که باشد مهم نیست. بی خیال...گفته ام قبلا...به زخم های کهنه نباید دست زد. گمان کنم بغضم در حال متاستاز دادن است... نکته نوشت: این جا خیلی وقت است حرفی برای گفتن ندارد...آخرین حرفم نوشته هایم برای دخترم بود. پس نوشت: اینجا را بخوانید... من که دیوانه شدم از خواندنش....خرد شدم... همین.. خیس نوشت: زبان حال دلم را کسی نمی فهمد کتیبه ای که ترک خورده خواندنش سخت است...* *: سجاد سامانی(سهیل)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۲۱
غـ ـزالــ

نظرات  (۱۲)

من اعتراف می کنم آن قدر که برای دلم وقت گذاشتم برای روحم و خودم وقت نگذاشتم....همسایه؟
من که دل و روحم یکی است تو چرا نیست نمی دانم....دلت را با روحت آشنا کن
پاسخ:
دل با قلب فرق دارد سارا...
۲۱ مهر ۹۱ ، ۲۰:۲۵ آفتابــــ گردان
بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام


می خوانمت
بی فرصتی برای واگویی حرف هایم
...
چه بگم...
پاسخ:
چی رو چی بگی؟
سلام. این روزها به وبلاگهایی می رسم که عجیب به دلم می نشیند. وبلاگهایی که حرفهایشان از دل است.
نوشته های قبل تر رو هم خوندم . خوشحالم که اینجا رو هم پیدا کردم.
با اجازه در حریم دلم ثبت شدی.
پاسخ:
سلام ممنونم از لطف تون
سلام
فاطمه جان قرار بود وبلاگ و آدرست را عوض کنی و ...
خبرم نکردی و نگفتی تولّدِ این بغض‎های کال را؛ مبارکه!
ببخشید بابتِ تاخیر!
گفتنش فایده‎ای نداره ولی این‎که فهمیده‎ای و دانسته‎ای یعنی قدم اوّلو برداشتی!
پاسخ:
سلام عزیزدل ... ...
خیس نوشت رازیاددوست داشتم حرف دل منم بود
"درگیر"دلت ..
دلت،"در"ی دارد که به آن "گیر"کرده ای ..
این بازوبسته شدن "در"دل،روح خدایی راازآدم میگیرد .."در"راببند.بمان پشت در ..روحت پروازخواهد کرد ..

+نگو دوباره احساساتی شدم!
پاسخ:
: به یاد اون روز!! ف ا ط م ه ... هوم...راست میگی...
خوشحالیم از دیدن وبلاگتون
سلام عقیقم
وقتی خوندمش بجز اشک چیزی نداشتم. فقط اشک... دلم درد گرفت... اصن نتونستم حتی براش چیزی بنویسم! تسلیتی... هیچی... فقط اشک...
:(
پاسخ:
:(
تسنیم خیلی ناز و جذاب و خوردنی و گاز گرفتنی است. مثل همان دست میوه هایی که با پوست خورده می شود باید تسنیم را یک لقمه ی چپش کرد. خلاصه خیلی ناز و نازنین است. مثل خاله اش. ببخشید کیفیت عکس های ما پایین بود. هم دوربین ما غالبا خراب است هم خیلی از ان عکس ها را با موبایل گرفته بودیم. موبایل های ما هم که متعلق به عصر پارینه سنگی است! اما یکی از عکس هایتان با اینکه حجمش خیلی زیاد بود فکر کنم 6 مگا، ولی منظره ی خیلی قشنگی داشت. عکس های دکترانه هم فوق العاده بود. ممنون واقعا. فقط بگو که اجازه دارم آنها را در کامپیوترم نگه دارم:(
دسته گل به آب دادم عقیق
نظر قبلی باید خصوصی می شد عمومی شد.
الغیاث لطفا:)))
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۵۱ آکافیلم | دانلود فیلم جدید
سلام نفس.
وبت معرکه بود ماشالله ..
خیلی حال کردم..
به وب منم سر بزن

دانلود فیلم ۲۰۱۶
دانلود فیلم جدید
http://akafilm.blog.ir