.

بدون عنوان

دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۱۳ ق.ظ
بعد از صدای "تق تق" در با "بفرمایید" ام می آید داخل. می نشیند روی صندلی وسط اتاق. از زمین و زمان و همه جا حرف می زنیم.می خندیم.قهقهه می زنیم.آرام می شویم.و ساکت. یکهو خیره می شود در چشم هایم. - آخه اگه بهت میومد عاشق پاشق باشی خیالی نبود. نمیاد بهت ها! می خندم.بلند. خب حالا چی بهم میاد؟ - مکث می کند. راستشو بگو. عاشق شدی؟ می خندم.شیطنت چشم هایم را می بیند. چرا بهم نمیاد؟ رفیق هم اتاقی ام بهش می گوید: بعد این همه وقت هنوز نتونستم سر از کارش در بیارم! بدبختی اینه که به قول تو اصلا بهش نمیاد اهل عشق بازی و این چیزا باشه! می خندم هم چنان.بلند تر. نمی دانم چرا چیزی محکم یکهو گلویم را می گیرد.لبخند می زنم. بلند می شود که برود. - خرابتم! با لحن همیشگی مان می گوید. خنده ام نمی آید.ولی می خندم. خداحافظی می کند. در فکر هایم فرو می روم... او هم فهمیده این روزها عادی نیست رفتارم. نیست... می خندم.بغض گلویم را بیشتر فشار می دهد.بلند تر می خندم. ... عجیب کلنجار می روم این روزها با خودم.   پ.ن 1:همسایه ای داشتم قبل تر ها... مدام می گفت: من دوست دارم از این بغض های نفس گیر به جایی برسم... * نمی دانم رسیدی یا نه... هرچه هست این روز ها به نظر می آید آرام گرفته باشی.... دلم برایت تنگ شده...همین. این "همین " ها را یادت است؟ پ.ن 2: جدیدا زیاد چرت و پرت می نویسم. ببخشید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۱۷
غـ ـزالــ

نظرات  (۷)

بگو بیاد پیش من هرکی از کار تو سر در نمیاره!
درس می خونی دیگه آره!؟

هوم... آروم گرفته...
اینا همه نتایج تکمیل دینه ها! حالا هی من به تو بگم گوش نده!
پاسخ:
خرابتم رفیق!
خوابیم و با خطاب تو بیدار می شویم

مستیم و با عتاب تو هشیار می شویم



حلاج پیشه ایم و گمانم که عاقبت

با حلقه های موی تو بر دار می شویم



فرجام تلخ ِ قصه ی ابلیس است سهم ِ ما

وقتی به دام سجده گرفتار می شویم



چشم تو بود میوه ی ممنوع ِ عشق و ما

روزی از این دسیسه خبردار می شویم



همواره قصه های من و تو شنیدنی است

ما آن حکایتیم که تکرار می شویم ...



مصطفی رستگاری
سلام
حالا واقعا عاشق شدی؟
امیدوارم حالت همیشه خوب باشه عزیزم. آرزو دارم حال دلت همیشه آبی باشه به رنگ آرامش...
پاسخ:
سلام عزیزم نه.عاشق نشدم.عاشق بودم. منتها نه این عشقی که...
۱۸ مهر ۹۱ ، ۰۹:۱۱ ما(من و گاهی بابا)
حال و هوای این وب خیلی دخترونه ی جوانانه ست ، همین دوستش دارم هم اینکه دیگه خودمو از این فضا پرت کردم بیرون ، مدتهاست...
حس نوستالوژیک داره واسم...
نمیدونم تو دلت چه خبره فاطمه ی عزیزم ولی آرزو میکنم هرطوفانی که هست اروم بشه
خودمونیم ها بیا در گوشم اروم بگو عاشق شدی ایاااااا؟؟؟؟؟
پاسخ:
به قول فاضل نظری: زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم که میگردم ولی زلف پریشانی نمی بینم...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۵ آکافیلم | دانلود فیلم جدید
سلام نفس.
وبت معرکه بود ماشالله ..
خیلی حال کردم..
به وب منم سر بزن

دانلود فیلم ۲۰۱۶
دانلود فیلم جدید
http://akafilm.blog.ir