:(
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ب.ظ
بیش از آن چه فکر می کردم حال دلم گرفته ست...در حدی که تند تند و پشت سرهم کتاب می خوانم...آن قدر که مجالی جز فکر کردن به چیزی جز مضمون کتاب نداشته باشم...اما،فرقی نمیکند...فرقی نمیکند...این دل گرفتگی مداوم.........من عوض شدم...نمی فهمم چطور...ولی بدترین اخلاق ها حالا جزئی از من شده اند....اگر این قدررررررررررررر لجباز نبودم، تا الان درست شده بودم...پ.ن:1. عید همه مبارک و فاطمی.2. وبلاگ نویسی اندکی از سرم افتاده...نه به این معنی که نمی نویسم!جور دیگری مشغولم!
۹۳/۰۱/۰۹
به هرحال جوانیم و فرصت داریم عوض کنیم ... خودمونو.... شرایطو...