.

امضا: سه نقطه

چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۲۳ ب.ظ
"رساله" میگوید با او نمی شود نماز خواند مگر اینکه مال این دنیا نباشد، رساله نمی گوید اگر "ندانی" اگر "شک داشته باشی" حکمش چیست. من هم هرچه گفتم الان وقتش نیست حریفش نشدم. با سماجت تمام چسبیده بود به گلویم و آخرش چکید روی گونه ام. دیگر جلویش را نگرفتم. زار زدم.نمازم را دوباره اعاده کردم. خوب که فکر کردم دیدم امشب وقتش است ازش تشکر کنم. از بودنش در تمام این 6سال...از همراهی های بی دریغش...تو مرا خوب می شناسی...من همانم، همان که هر وقت راه دلش کج می شد دستش را می گرفت می آورد حرمت،می سپردش به خودت و تاکید میکرد لطفا دیگر شیطنت نکن...آبرویم را جلوی امامم نبر.من همانم.یادت است؟همان که می آمد می نشست صحن قدس. (کسی صحن قدس نمی نشیند.محل گذر است)من همان دیوانه ای ام که حرف هایم را برایت حتی در حرم هم می نوشتم.و او همراهی ام میکرد.و حتی برای خدام حرمت هم عجیب بود کسی بنشیند گوشه ی صحن قدس، بنویسد و پایش را با اشک هایش امضا کنداسمم را پایین نوشته هایم نمی نوشتم.یادت است؟سه نقطه میگذاشتم چون از صاحب اسمم خجالت می کشیدم.و تو چقدر دقیق گوش می دادی حرف های این دیوانه را. انگار که یک آدم حسابی دارد حرف می زند.حتی وقتی مثل بچه های دو ساله چیزی را می خواستم و خودم خنده ام میگرفت.اما تو نمی خندیدی.به لحن کشدار روی حرف های کاغذی و اشک های پایش نمی خندیدی.سال ها بعد که دفترم را ورق زدم دیدم چقدر دقیق گوش می دهی.*و خجالت کشیدم...و هربار سرم را بیشتر پایین انداختم در حرمت...تو مرا با این بغض ها می شناسی. می دانم...امشب آمدم سرم را بیشتر پایین بیندازم.آرام ازت بخواهم وساطت کنی بین من و خدایم.شفاعت کنی دفعه ی بعد که آمدم حرمت،این بغض ها وصله ی ناجور نداشته باشند.از تو می خواهم کمک کنی...دغدغه های دلم را بکشانی سمت خودت و خدایت......تو مرا با او می شناسی. وقتی می آیم حرم ات، با بغض هایم می شناسی.خودت زلال شان کن...مثل (!) که بین خودم و خودت...پ.ن:1. *: در مورد این جمله مفصلا بعدها باید بنویسم.2. این قدر جمله های این پست را سانسور کردم که... :(3.برای تو:  رفیق..."تو" جانی دوباره به رابطه ی من و امامم بخشیدی...حواست هست چه حقی بر گردنم داری؟؟و من هیچوقت رو سفید نبوده ام...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۰۹
غـ ـزالــ

نظرات  (۱۸)

سلام خوبین ؟ وبلاگ بسیار زیبایی دارین به منم سر بزنین . اگر همینطور وبلاگتون را اپدیت و بروز نگه دارید محبوبیت و بازدیدتون هم بالا خواهد رفت بیا به آدرس وبسایت ما و آدرس وبلاگتو برام بزار تا بتونم هر روز بهت سر بزنم ممنون
پاسخ:
سلام.
چقدر بغض...
پاسخ:
آیه آیه دلتنگی...
چه رابطه قشنگ وزلالی با امام داری خوش بحالت خوشا به پاکی وصفای دلت . منم دعا کن
پاسخ:
پاکی و صفای دل مال من نیست، از امامم هست... از او که نمیگذارد لااقل در رابطه با خودش دلم کج برود...
۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۷ یِ خانومِ شاد!
ب رفاقتت با امام رئوف حسودیم شد!
بالاخص برای اون جمله ای ک حرف ها داری در موردش
منم هیچ وقت سحن قدس ننشستم!
هر وقت رفتم یا گوشه ی صحن گوهر شاد رو ب گنبد نشستم یا صحن آزادی...
اصلا نمیشه رفت اونجا و با آرامش برنگشت
میشه؟؟؟
میشه جواب کسیو ندن؟؟؟
پاسخ:
دقیقا. میشه رفت و با آرامش حرف نزد؟ میشه جواب کسی رو ندن؟؟
..و تو چقدر دقیق گوش میدادی حرف های این دیوانه را.انگار که یک آدم حسابی دارد حرف می زند.

سال ها بعد که دفترم را ورق زدم دیدم که چقدر دقیق گوش میدهی؛
و خجالت کشیدم..

سلام
خیلی قشنگ نوشتید..
پاسخ:
سلام... دلتون آماده پر کشیدن برای حرم بوده که به نظرتون قشنگ اومده... ممنون...
۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۵۲ خانوم آسمون
سلام
...
راستش یه ذره زیادی شخصی بود ... من چیزی ازش نفهمیدم
پاسخ:
سلام درست میگی خیلی سانسورش کردم. مشکل تو وبلاگ نوشتن فقط برام همینه وگرنه خیلی خیلی راضی ام...
سلام.
.
عـقـیـقـ...
من...

خ س ت ه شدم...
پاسخ:
سلام از چی عزیزم؟ از زندگی؟(چشمک) از زندگی از این همه تکرار خسته ام... از او که گفت یار تو هستم ولی نبود...از من که بی شکیبم و بی یار خسته ام...
:)

و من هیچ وقت رو سفید نبوده ام...
پاسخ:
هوم... :(
سلام
من هستم ها فاطــــــــــــــمه
پاسخ:
سلام کامنت منو ج ندادی که!
کامنت نیومد که
چشمم خشک شد به کامنت ها
الان دوباره چک کردم
اصن ازت کامنت ندارم
من چنروزه منتظرم میبینم چرا تو نمیای جواب بدی!

نکنه رفتی یه جا دیگه کامنت گذاشتی ؟هان؟

زود بیا ببینمت
پاسخ:
بابا بلاگفا رو ببوس بذار کنار! از ما گفتن بود ها!

از همینایی که تو گفتی
آورین!
پاسخ:
میفهمم اینا همه از علائم کنکوره طبیعیه...:)) جدی میگم.
وااااای نگوووو!!!

من تو تابستون لای کتابامو باز نکردم!! کنکورو چی کارش کنم؟
پاسخ:
نصف تابستون مونده راستی مگه تو نمیری سوم؟؟؟؟/ اه برو بابا از سال دیگه شروع کن.
خوب منم برای همین تعجب کردم.
هنوز دو سال دیگه دارم!! بعد گفتی علائمه کنکوره...
منم گفتم تو دکتری لابد اینا رو میدونی
راستی اون کامنته نیومده...
پاسخ:
بلاگفا چند روزه خیلی کامنت میخوره!! خب علائم منم از اواسط دوم شروع شد!
اینجا برام نظر بذار...
بلاگفا کشت منو!!!!!!!!!
پاسخ:
منم دارم جمع میکنم برم بیان(بلاگ) امروز اسپم ایمیل مو چک کردم دیدم بود ایمیل شون. حالا ببینم چی میشه. تو هم برو اونجا.
بلاگ واقعا بهتره...
امکاناتش زیاده فقط آهنگ وب پولیه...
بیا...هر چی باشه از بلاگفا بهتره!!!!
پاسخ:
تو بلدی هدر قالب هاشو عوض کنی؟ من تو میهن بلاگ مشکلی ندارم اگر نتونم هدر عوض کنم نمیام اونجا کدنویسی قالب هاش خیلی پیچیده ست.
چقدر قالبت خوب شده!
اون فونت اسم وبلاگت از همه چیش قشنگتره! خیلی فونت قشنگیه! :)
پاسخ:
مرسی. میخوای بگم این فونت ها رو از کجا دانلود کردم؟ :)))))
۱۹ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۴۳ آفـتابـــــــ گـردان
بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام


یک بار حدود 2ساعت بحثی جدی داشتیم با رفیقی...گوشه ی صحن قدس بودیم. این نگاه های تعجب آمیز را می فهمم. کل متنت را. مو به مو حتی انگار!

التماس دعا عقیق عزیزم