.

ما را به سخت جانی خود این گمان نبود....

دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۴ ب.ظ

مهمانید به خواندن این غزل :



ای عشق! دل دوباره غبار هوس گرفت

از من گلایه کرد و تو را دادرس گرفت


دل بازهم بهانه ی رفتن گرفت و باز

تا بال و پر گشود سراغ از قفس گرفت


گفتم به هیچ کس دل خود را نمی دهم

اما دلم برای همان هیچ کس گرفت


افسردگی به خسته دلی از زمانه نیست

افسرده آن دلی ست که از همنفس گرفت


لبخند و ریشخند کسی در دلم نماند

هرکس هرآنچه داد به آیینه پس گرفت


"فاضل نظری"


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۴
غـ ـزالــ

نظرات  (۵)

اون موقع ها خیلی اهل فاضل خوانی نبودم . تو اما زیاد می خوندی ، زیاد می نوشتی ...
از گریه های امپراطورش شروع کردم .
از اون روز ، منم شدم خوره ی بعضی شعراش ...
پاسخ:
هعی...
گفتم به هیچ کس دل خود را نمی دهم 
اما دلم برای همان هیچ کس گرفت... 
فوق العادس 
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۴۲ سید محمد رضی زاده
تنها گناه آینه ها زودباوری است...
۰۶ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۰۹ آب‌گینه موسوی
از کدام مجموعه؟ کتاب یا ضد؟

غزل‌هایش در گریه‌ها واقعاً درخشان است و مابقی تکرارِ آن قبلی‌ها...

افسرده آن دلی‌ست که از هم‌نفس گرفت...
پاسخ:
دقت نکردم مال کدوم کتابه
ولی واقعا گریه های امپراطور عالی بود و همه ی حرف ها و مضمون ها رو توی همون آورده...
خوشحال میشیم اگه اسم وبلاگتو تو به روز شده ها ببینیم :|
پاسخ:
عزیزدل ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی