.

کوچ تا چند مگر می شود از خویش گریخت؟...

پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۰۵ ب.ظ
خیلی وقت است روحم هزار تکه شده است....و هر تکه هم جایی ماند و دیگر سراغش را هم نگرفتم...و حالا مدتی است که پاره های روحم تیر می کشند...هر کدام یک جا...مسافرم...جز نمازم دلم هم شکسته است...باید بروم...حتی اگر هر جای دنیا هم بروم غربت از چمدان هایم بیرون بریزد....باید کوچ کنم از دنیای آبی و کوچک دوست داشتنی ام...خودم را جا گذاشته ام!هر تکه اش را یک جا...کم که نیست!نمی شود ازش گذشت که!بر میگردم...تمام جاهایی که دلم ریشه دوانده...همه را...ه م ه را...تیشه به ریشه ی خودم..."این جا هم جای ریشه دواندن نبود..."تبر که می گویی ریشه های من هم تیر می کشند آبی زلال دلتنگی های من!همه را بر می دارم...تکه تکه های دلم...پاره پاره های روحم...بغض های سنگی ام...همه را...می برم جایی که غربت دلم با غربتش اشناست....السلام علیک یا باران...ما را کبوترانه وفادار کرده است...جایی ندارم برای رفتن که؟...دارم؟غربت حرم ات را می شناسم...حتی اگر همسایه ات نباشم و نمازم شکسته...به دنیایی که تیشه به ریشه ی هر چه...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۳/۲۵
غـ ـزالــ

نظرات  (۱۶)

۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۷:۳۵ شهره مامان مینو
اگر قصد ترک داری به مرکز ترک اعتیاد فهیمه مامان پرهام سر بزن هرچند اون هنوز خودش به نتیجه نرسیده.
پاسخ:
بابا ما 2ساله در تلاش ایم نتیجه نداده!! گشتم نبود،نگرد که نیست!!
می خواهی بلند شوی
خودت را برداری بریزی دور ؟

_______

روزهایی که می گذرند هر روز ریشه ی ما را به یک جایی وصل می کنندآنوقت بعدش باید بکنیم .. باید بزنیم!تیشه به هرچه ریشه . . .

کاش ریشه نمی دواندم جاهایی که جای نهال من نبود !
پاسخ:
هوم... دقیقا!

تیشه در باور خود

عشق در خاک می کرد

خاک با شیون

که حضورت سببی هست آیا

تو اگر گم شوی اینجا

چه کنم...

پاسخ:
وبلاگتون رو نتونستم باز کنم...
۲۷ خرداد ۹۱ ، ۰۷:۰۲ شهره مامان مینو
ای وای من باز زدم به جاده خاکییییییییییییی....الان میرم محتاد میشم
۲۷ خرداد ۹۱ ، ۰۷:۳۵ نرجس خاتون ،مامان طهورا بانو
کی میای مشهد؟ها؟گفتی ماه رمضون؟شهریور؟

به روزم
با یه غزل
لابد بازم تلخ !

۲۷ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۰۸ سالهای صبوری

سلام
بارها گریختم از خویشتنم اما...نمیدانم شاید راه و رسمش را نمی دانستم ... دیگر نمی گریزم ... میخواهم بمانم و...
سلام
توی وبم یه داستان نوشتم...
دلم میخواد بیایی بخونیش...
از این به بعد هیچ نظری رو تایید نمیکنم...
میخوام غریبی رو به نقطه اوجش برسونم...
سلام
اینی که گفتی دوس نداشتی منظورت دقیقا چی بود این بود که از نوشتم خوشت نیومد یا از...
کوچ از دنیای آبی و کوچک دوست داشتنی!
چه متن غم انگیزی فاطمه
تو را چه میشود؟!
۳۱ خرداد ۹۱ ، ۰۹:۱۵ نرجس خاتون ،مامان طهورا بانو
چرا دیگه نمینویسی؟
پاسخ:
سکوت تکیه کلام همیشه ام شده است ... ...
چقدر می‌شود آیا به روی این دیوار
به جای پنجره نقاشی بهار کشید؟!

نیستیا....
سلام نمیخوای به روز کنی؟
پاسخ:
سلام درگیر امتحان ها ام!ببخشید... چشم به زودی انشالله...
سلام خواهر
من خودم از عروض خیلی سر در نمی‌آورم ولی فکر کنم این طوری موزون تره
کوچ تا چند، مگر می شود از خویشتن ریخت؟
خویش بشه خویشتن علامت سوالی ویرگولی هم جلوی عبارتت که خوب خوانده بشه این مصرع ناب

پست پایین هم همینطور . خیلی خوبه که حواست هست از "از" استفاده کنی که امروزی تره ولی اینجا وزن مصراع رو به هم می زنه اینطوری موزون تره:
لبخند بزن بلکه گلم بشکفد ز گل
پاسخ:
هیچ کدوم از خودم نبود! عنوان این پست که از فاضل نظریه! اون یکی هم درواقع یه تحریف تو یه مصرعه![چشمک] من از عروض سردر نمیارم!وزن ها رو سماعی تشخیص میدم...ببخشید اگر مشکلی هست...
سلام
با اجازتون این کامت رو در جواب دوستمون زارعی می ذارم. وزن بیت عنوان این پست، فعلاتن فعلاتن فعلاتن فَعِلن است و قسمت خویش گریخت منطبق می شود بر "تن فَعِلن" انتهایی وزن عروضی که به صورت "خویشُ گریخت" اگر بخوانید کاملاً از نظر سماعی درک می شود. اما "خویشتن ریخت" که به صورت "خویشُتن ریخت" خوانده می شود، می شود "فعلاتن" یعنی یک هجا اضافی دارد و وزن رو خراب می کند.
درباره عنوان پست قبلی هم، موقع خواندن، بشکُفَدَز خوانده می شود نه بشکُفَد از. بنابراین وزن خراب نمی شود. پوزش از پرگویی و ممنون
۰۵ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۰۱ فدائی اسلام
بسم الله

درخت جایی ریشه میدواند که خاک باشد، یا بهتر بگویم شرایط فراهم باشد، اصلا کار ریشه ها نفوذ در خاک است، دل عقل سرش نمیشود، اگر دل را بسپاری دست ریشه ها هر جایی که خاک اش حاصلخیز تر باشد آنجا نفوذ میکند، این وسط کار خدت سخت تر میشود، که باید عمق ضربات تبر ات را بیشتر کنی، و اولین اثر اش از دست دادن نیروی بیشتر است. نیروی که می بایستی در جای دیگری خرج میشد