.

صحن های دل من...

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۵۴ ب.ظ
کمی که از شمال شرقی نقشه ی ایران پایین بیایی...دلت روی نقطه ای زوم میکند... قلب ایران.... اصلا...همان ورودی شهر دلت از تلاطم می ایستد... خورشید از مشرق طلوع می کند؟ من...دلم و بغض هایم به همین آفتاب گرم است.... به مهربانی زلالی که "باب الجواد" دارد... صحن جامع...ابتدای دلم است....ابتدای زائر شدنم.... من دلم به همین صحن ها خوش است.... به همهمه ی زائران...به نگاه های خیس رو به گنبد...به دل های شکسته ی حرمش.... به آرامش آبی ای که هیچ جای دیگری نمی توان پیدایش کرد... م ن .... دلم برای بال هایم تنگ می شود...وقتی کبوترها گنبدش را طواف می کنند.... صحن جمهوری...صحن بغض هایم است...از آن جا چشم می دوزم به گنبد و حرف های خیسم روان می شوند... و "صادقانه ترین زبان، زبان چشم است..." صحن  قدس...محل گذر است... همه آن جا رهگذرند...اما...من آرام می نشینم گوشه ای و رفت و آمد های دلم را می سپارم به امامم... صحن گوهرشاد... صحن دلتنگی هایم است...صحن سکوت ها و گم شدن هایم... گم می شوم در آبی نقش و نگار های گلدسته های مسجد گوهرشاد... زل می زنم به آبی آسمان حرم که در حوض افتاده ست... صحن انقلاب...صحن قنوت هایم است...صحن نماز های شکسته ام.... صحن آزادی...صحن اوج گرفتن هایم است...صحن پر زدن ها و آرزوهای خیسم... صحن کوثر .... صحن بغض های فاطمی ام.... صحن روضه های مادر... بانوی مهربان غزل های من سلام.... قدم میزنم...دلتنگی هایم را...خودم را....در حرم ات....از دور....  از همین جا....حس می کنم...سفیدی  سنگ فرش هایی  که تند تند از زیر پایم رد می شوند را.... از همین جا سلام می دهم...السلام علیک یا باران....! بغض می کنم... می سوزم... اتفاق می افتم... خاکستر می شوم... تمام می شوم.... م ن... "آبی زلال دلتنگی هایم" را...سپرده ام به نگاهت....خودت مواظب دلش و دلم باش.....      تو آسمان منی من پرنده‌ام آقا برای بال من آغوش خویش را بگشا که کوچ کرده‌ام از سردسیری تشویش به گرمسیر دل‌انگیز گنبدت مولا گذشته‌ام من از انبوه جنگل تردید و حجم خشک نفس‌گیری بیابان‌ها غریب‌تر ز مسافر غریب‌تر ز غروب کشانده مهر تو ای خوب تا کجا ما را رسیده‌ام لب ایوان نگاه من ابری شکوه گنبد خورشیدگونه‌ات پیدا کنون به وسعت جغرافیای دلتنگی نشسته‌ام بزنم باز دل به این دریا کویر تجربه‌ی تلخ لحظه‌های من‌ است تو مثل جاری آبی بر این عطش اما!   "پروانه نجاتی"   به شاهین نجفی: لعنت بر تو و نفس های کثیفت!همین!   پی نوشت: موسیقی متن وبلاگ با اکسپلورر باز می شود.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۲۶
غـ ـزالــ

نظرات  (۱۴)

خدای من این عکس چقدررررررررر زیباست
اشک به چشمم اومد
ممنون فاطمه جان
این حرم خیلی زیاد منو آروم میکنه
ممنونم
دلم هوای مشهد کرد!
پاسخ:
خواندی مرا وگرنه بدون اشاره ات قلبم چنین هوای زیارت نمی کند...
۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۵:۱۹ نرجس خاتون ،مامان طهورا بانو
شرمنده ام،زبان دلم وا نمیشود...
ازهمین جا بگو سلام آقا...
جواب میده حتما.

درضمن.یه پست دارم توی آرشیوم.نمیدونم مال مهر یا شایدم شهریور.
اسمش:ضامن آهوها.
حال داشتی بخون...
اوومممم
لعنت . . .
چقدر نعمتها اطرافم هست و من ....
ایشالا زیارت قسممتوت بشه
۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۲۷ سالهای صبوری
گشتم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید...
ممنون که ویرانه دلم رو مهمون بهشت یار کردین...یه دنیا سپاس از حسن انتخابتون
چقدر فشنگ نوشتی...!

خیلی..
همه ش حس عاشقانه بود..

سلام وبم جدیده بیا!
سلام
اول این که خیلی سپاس از حسن نظر و لطف شما در مورد وبلاگم. شرمنده کردید.

دوم این که نوشته های از دل برخواسته شما هم با این باران یک ریز خیلی خواندنی ست فقط پی نوشت پست پایین اگر مجال بدهد...
۲۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۴۴ سالهای صبوری
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون
بگو خدا! سپس رهایشان کن تا در یاوه‏‌گویی‌هاى خود غوطه‏‌ور باشند...
سوره انعام بخشی از آیه91

یرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالى که خدا کامل کننده نور خود است ، گرچه کافران خوش نداشته باشند . سوره صف آیه 8

http://vjihad.com/49.htm

ای آفتاب عالمیان هادیا «ع» سلام ای نور چشم هاشمیان هادیا «ع» سلام

ای چارمین علی «ع» خدا یا علی«ع» مدد ای مقتدای فاطمیان هادیا «ع» سلام

از بس که دُر ،به وقت سخن ریزد از لبت هستی خدای نطق و بیان هادیا «ع» سلام

هر سائلی ز کوی تو خشنود می شود ای سفره داری تو عیان هادیا «ع» سلام

رخساری از خداست جمال خدایی ات سلطانی است ای گل زهرا «س» گدایی ات
چقدر زیبا زیارت رو بیان کردین واقعا دلم هوای حرم کرد زیارتتون قبول
سلام
چه قدر قدم زدم میان این سطرها، انگار واقعا میان صحنها...
خیلی مرســـــــــی رفیق...
۳۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۷:۰۶ شهره مامان مینو
کاش این شور زیارت برایمان با شعور همراه باشد.
۳۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۷:۰۷ شهره مامان مینو
یادم رفت بگویو زیارت دلتان قبول.