.

اینجا...اورژانس بیمارستان امام حسین(ع)

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۳۲ ب.ظ
ساعت 3 نصفه شب آورده بودنش اورژانسرفتم اتاق CPR(احیای قلبی-ریوی) تا ببینمش.جوان بود.خیلی جوان.یکی از پلک هایش باد کرده بود و کبود شده بودیک طرف موهای رنگ شده اش را تراشیده بودند...یک عالمه خون ریزی...و نفس می کشید...اما تمام کرده بود...مرگ مغزی...از دیدنش حالت تهوع گرفتم.وقتی آمدم بیرون خواهر شوهرش گریه میکرد.خانواده اش هم.توی بیمارستان پیچیده بود که توی جاده با شوهرش دعوایش شده.و معلوم نبود خودش از کامیون پریده بیرون و یا شوهرش پرتش کرده بیرون...کسی چه می داند شاید آن خانم با مانتو شلوار سورمه ای راست میگفت که تصادف کرده اند .حتی از دیدن صحنه ی آدمی که نفس میکشد ولی مرده است دلم گرفته است....خدا کند حداقل خانواده اش به اهدای اعضایش رضایت دهند...خدایا...معلوم نیست مرا ، کی ، کجا و چه طور می بری...اما...هوای دل اطرافیانم را داشته باش لطفن...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۴
غـ ـزالــ

نظرات  (۱۶)

خیلی از آدمها این روزها نفس میکشند، ولی مرده اند و ... راست گفتی عقیق ... وای، وای به حالِ دلِ اطرافیانِ آنهایی که نفس میکشند ولی مرده اند.
پاسخ:
ادم باید مواظب دلش...مواظب امانت خدا باشد که نمیرد...
بیمارستان بدجوری داره سرسختم میکنه و سنگ دل تر از همیشه.....
و من نگرانم.....
نگران عاقبت دلم.....
چند روز پیش یه نوزاد 13 روزه تو اتاق عمل مرد بعد از عملش و من هیچ عکس العملی نشون ندادم.....

چی به سرم اومده؟.....
زخم ها خوردم و خیانت ها دیدم شاید.....

نمیدونم دعام کن دختر....
رمضانت مبارک:)
پاسخ:
مال شما هم مبارک :)
وااااای.. فاطمه..
چه سخته دیدن این صحنه ها...
حالم بد شد...
سلام
دیدن خر خر های یک ادم مرده جدا تلخه.
پاسخ:
سلام... خر خر نداشت...به ونتیلاتور وصل بود و نفس میکشید...
چه حس غریب و دلگیری...
سلام
خب مطلب رمز دار برای چی باید تو وبلاگ باشه؟!؟برای جرحه دار کردن حس فضولی من؟؟!!
پاسخ:
سلام. شما خودتو معرفی کن رمز هم داده میشه!
ئه اسممو نذاشتم!!!!!!!!
من هم با طاهره موافقم! مطلب رمز دار گذاشتن یعنی خط کشی بین مخاطبان!!!
خب آدم -طبق همون حس فضولی- دلش می خواد همه چیزو بخونه نگاه ساکت باران!!!
(اما انصافا حق دارید رمز دار بزارید. بالخره بعضی چیزا همگانی نیست و برای مشورت یا هر چیز دیگه، فقط باید خودی ها و محرم ها بخونن نه اجانب و نامحرما و نخودی ها. من و طاهره هم جزو همین بخش دوم. قبول.)
پاسخ:
صد البته که شما جزو محرم ها و خودی ها هستید :)) تقدیم میکنم رمز رو.
اسم منم ثبت نشد. چرا؟ نجفی.
چیشششششششششششششششش
پاسخ:
رمز اون پست ها رو اسمس کردم برات که! رسید؟؟
......!
به نام خدا
من خواننده ی خاموش بودم میشه رمزو داشته باشم؟
پاسخ:
آدرس وبلاگ تون درست نیست. به فرض که بخوام رمز رو بدم.کجا بدم؟
منم میشه رمز مطالبتونو داشته باشم ؟
پاسخ:
مطالب رمزدار اخیر همه نوشته های شخصی اند... به کسی رمز ندادم. البته که کلا به درد کسی نمیخوره. ببخشید.. و ممنون.
سپاس