.

یک غروب جمعه، می تواند بسیار دلگیرتر از حالت معمولش باشد،وقتی که تو اصلا حس نکنی منتظری....وقتی که حالت به دلیلی گرفته باشد و نتوانی به هیچ کس بگویی...وقتی یک عالمه کار تلنبار شده داشته باشی که از فرط بی حوصلگی  "وقت تلف کردن" را به همه ی شان ترجیح بدهیوقتی که دلتنگ باشی...وقتی که دلتنگ باشی......پ.ن:یعنی می شود تولد امام جواد(ع) باشد و من این قدر حالم بد باشد؟...خدایا...دلم...فقط نگاه تو را کم دارد....ه م ی ن . . . .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۱۹
غـ ـزالــ

نظرات  (۵)

مطالب وبلاگت رو خودت نوشتی؟ با اجازت من چندتا مطالبت رو زدم توی وبلاگم . آپم مایل بودی تبادل لینک اتوماتیک هم وبلاگم داره

چقدر بده شب های عید آدم دلتنگ باشه :(


+ همیشه شبای عید بغض خفه م میکنه ، نمیدونم چرا .....
:(
سلام.
فکر نکن این مدت که واست نظر نذاشتم نخوندمت،
مثل همیشه هر وقت که نت میام
وبتو میخونم و مثل همیشه بعضی پستای تکراریتو بازم دوباره یا چند باره میخونم...
.
فقط نظری نداشتم، حرفی نداشتم...
عقیق جانم...
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۴۱ میـمــــکــافـــ ـ ـ ـ
اصولا خیلی وقتها وقت تلف کردن بهترین کار است!!!
سلام فاطمه جانم؛
دلت آرام و روشن!